رستوران ژاپنی
دیروز تصمیم گرفتم مامان بابا رو ببرم یک رستوران ژاپنی که Am بخوریم. آخه من به غذا و خوراکی می گم Am. این رستوران حسن بزرگی که داره اینه که سوشی نداره. یادمه اولین و آخرین باری که ددسام سوشی خورد داشت بالا می آرود!! از اون به بعد ددسام دیگه نمی گه همه چیز رو باید امتحان کرد و می گه بیشتر چیزها رو باید امتحان کرد.
از پیشخدمت خواستیم که یک جا تو قسمت سنتی برامون آماده کنه. خلاصه کفشهامون رو در آوردیم و نشستیم دور یک میز که زیر هر نفر هم یک کوسن کوچولو بود. ای خدا! از دست این ددسام و ننسام آبرو برامون نمونده!! از لحظه ی اول چشمم به یک baby چینی هلو افتاد که قسمت کناری بودند. ولی فقط افسوسش به دلم موند. آخه ننسام برداشته بود ناخنهای منو لاک زده بود! و من روم نمی شد برم بگم من پسرم. یکی نیست به ننسام بگه خوبه سر تو رو هم کچل کنن؟ چرا ناخنهای یک مرد رو لاک زدی؟ ددسام هم جورابهای لنگه به لنگه پوشیده بود. یک لنگه adidas بود اون یکی nike!!! نمی دونم رو چه حساب به این ددسام زن دادن! من اینهمه دقت می کنم رنگ پوشکم با لباسام set باشه. اونوقت اینها اینجوری می کنن! البته بعد یادم افتاد که دختر چینه کلاً می تونست یک باریکه رو ببینه. آخه اونها چشمهاشون رو همیشه نیمه بسته نگه می دارن.