سربازی

خبر رسید که باجناق بابام بعد از یکسال خدمت سربازی معاف شد.

دقیقاْ نمی دونم سربازی چه جور بازییه؟! ولی می دونم که اگه سربازی کنی مرد می شی. فکر کنم باجناق خان هم بالاخره مرد شده که گفتن دیگه نمی خواد سربازی کنی. باید بازی هیجان انگیزی باشه این سربازی.

اما شاید بگین چرا ددسام سربازی نکرده؟ دلیلش این بوده که ددسام وقتی می ره سربازی چک می کنن می بینن واقعاْ مردٍ و میگن نیازی نیست شما تشریف بیارین و از این بازیها بکنین. این بود که ددسام رو بازی نمی دن.

خارج

در خارج هوا گرم است.
در خارج همه خارجی حرف می زنند.
من خارج را دوست دارم چون خارجی است.
مادر ننسام یعنی شوکت الننسام همیشه می گفت جنس خارجی بهتر است. و خوبی خارج این است که ما هم برای این خارجیها، خارجی شده ایم. پس جنسمان خیلی خوب شده است.
خارجیها با ما فرقهایی دارند. مثلاً خیلی شیک هستند و حتی به جای توالت در کاسه ای بزرگ اه می کنند.
روشنفکر هستند و وقتی به آنها شستتان را نشان می دهید خوشحال می شوند.
مثل ما بچه ها حرف می زنند. یعنی ددسام و ننسام همونقدر که حرفهای منو می فهمن حرفهای اونها رو هم می فهمن.
به همدیگر به چشم برادر و خواهر نگاه می کنند و نظر بدی ندارند. مثلاً در خارج خانمها سرشان را قنداق نمی کنند تا آقایون نبینن.

خلاصه ما هم چند وقتیه که خارجی شدیم و عینک آفتابی از چشممون نمی افته!