قرار وبلاگی...
وای که چقدر از این قرارهای وبلاگی می ترسم. اولین قرار اینترنتیم دیدار با ننسام بود.
موضوع مال اون اوایلی بود که اینترنت به ایران اومده بود و هنوز ملت درگیر حلال و حروم بودنش بودن و بعضی از دوستان می گفتن چون فلس نداره حرومه و بعضی دیگه مثلاً می گفتن چون با پای چپ ... ببخشید... با کلیک چپ (left click) باید توی لینکها بریم اینترنت کلاً مکروه هست و سیاستمداران داشتن نقشش رو توی تهاجم فرهنگی بررسی می کردن و از این حرفها.
خلاصه اون اولها اینترنت که اینجوری نبود. گرافیکی وجود نداشت. همه چیز یک صفحه ی سیاه بود و یک مشت text بی روح. کسی که اکانت اینترنت نداشت. باید از استادات می دزدیدی. که اونها هم یک تعداد خاصیشون داشتن. خلاصه ما داشتیم روی اینترنت با اکانت text استاد چت می کردیم که یک text صورتی اومد گفت: آقا پسر ببخشید شما چند سالتونه؟
منم گفتم: حالا شما چند سالش رو می خوای؟
اونهم گفت: مگه ترشیه بلا؟
و الباقی ماجرا...
اینجوری شد که با ننسام آشنا شدم... متاسفانه بدشانسی که من آوردم این بود که اکانت text همونطور که از اسمش معلومه گرافیکی نداره و تصویری نیست. این بود که من ننسام رو ندیدم و ندیده و نشناخته با هم جلو می رفتیم.
چند وقتی بود که با هم می چتیدیم... بعضی روزها می رفتیم رو سایت های پارک و گل و گیاه و بستنی می خوردیم...
بعضی وقتها با هم دیگه می رفتیم روی سایتهای سینمایی و فیلم می دیدیم...
همه چیزمون رو اینترنت بود و اصلاً همدیگرو از نزدیک ندیده بودیم. البته حدود رو هم رعایت می کردیم. مثلاً هیچ وقت با هم رو سایتهای کنار دریایی نرفتیم.
یکبارش خیلی جالب بود. دیروقت بود داشتیم با هم تو یک سری سایتهای تهران می پلکیدیم که یهو گشت ارشاد اینترنت اومد. خلاصه من تا اومدم logout کنم یکهو IP مون رو برداشت و گفت بزن کنار... ای بابا... حالا بیا درستش کن. ذرتی گفت: خانم کی باشن؟ ای بابا. جناب سرکار. ایشون خانم من هستن که البته الان بیشتر با هم دوستیم.
جناب سرکار: به به! پس دوست هم هستین؟
ددسام: جناب سرکار دوستی مگه جرمه؟
جناب سرکار: می ریم کلانتری اونجا معلوم می شه.
خلاصه دیدم داره کار بالا می گیره یکهو کامپیوتر رو reset کردم.
بله... ما خاطره ها داریم...
اما تا روز عقد هم چند بار با خانواده ی ننسام اینترنتی در ارتباط بودیم. من و ننسام هم با حضور یک بزرگتر به یک chat room اختصاصی می رفتیم و با هم چت می کردیم که ببینیم چند درصد تفاهم داریم و آخرش هم یک تست تفاهم روی سایت tafahom%.com دادیم و جواب مثبت بود و قانوناً اجازه ی وصلت پیدا کردیم. نمی دونم با این سایت آشنا هستین یا نه. توش که می رین دو قسمت داره ضعیفه و آقا. اگر خانم هستین وارد قسمت ضعیفه می شین و به سوالات پاسخ می دین و اگر هم آقا هستین که برین تو آقا. بعد جواب تست رو همونجا می ده که پرینت می کنین که داشته باشین و اجازه ی عقد رو می ده. خود سایت یک گزارش می فرسته برای سایت mollaah4aghd.com که اونجا شما به عقد هم در میاین.
بعد هم با username و password که سایت تفاهم بهمون داده بود رفتیم رو سایت مُلا و اونجا صیغه ی عقد جاری شد. مهریه هم 12 گیگ هارد مکستور به اضافه ی پنج تا دومین اختصاصی و 1363 گیگا بایت هاست روی یک سرور به نیت سال تولد عروس خانم مقرر شد که عندالریکوئست هست. حق shut down رو هم به ننسام دادیم.
خلاصه از اون تاریخ IP من و سرود دیگه مشترک شد و این بود داستان ازدواج ما...
امروز هم با کاترین خانم قرارداریم. فقط می ترسم که یکهو ابولی و سامبولی همدیگرو بپسندن. حالا بیا درستش کن!