اعداد
خدایا من چرا باید این همه عدد رو یاد بگیرم؟
ددسام می گه می تونم با اعداد کل car های دنیا رو بشمرم.
یا مثلاً من الان نمی دونم چند تا دوست دارم. ولی وقتی اعداد رو بلد شدم می فهمم که دوستام چندتان.
یا ننسام می گه حتی می تونم تمام ستاره های آسمون رو هم با اعداد بشمرم.
ولی ...
ولی هر چی فکر می کنم نمی فهمم اینا به چه دردی می خورن! من ترجیح می دم به جای اینکه تمام عمرم رو صرف این کنم که ستاره ها رو بشمرم اونها رو نگاه کنم و ازشون لذت ببرم. یا اصلاً اینکه بدونم کل car ها چندتان به چه دردم می خوره؟ من دوست دارم همین car آبی و قرمزم همیشه باهام باشن و باهاشون بازی کنم. همین برام کافیه.
اصلاً خود تو تا حالا شده از وقتی که اعداد رو یادگرفتی، روی چمنهای یه مزرعه که نمی دونی چند کیلومتر از خونتون فاصله داره به پشت دراز بکشی و بدون اینکه بخوای نگران تعداد دقیقه های عمرت باشی و اصلاً بدونی که ساعت چنده، ستاره های آسمون رو بدون شمردن نگاه کنی و ازشون لذت ببری؟
می دونم الان می خوای چه جوابی یهم بدی. می خوای بگی که :" عزیز من این چیزها دیگه از ما گذشته! تو اصلاً می دونی من چند سالمه؟!!!"