سامبولی در ikea

همانطور که ددسام گفت با ننسام و ددسام و شوکت الننسام به IKEA رفتیم...
اما در IKEA چه گذشت؟

ننسام: وای! مدتها بود دنبال این وسیله می گشتم. الهی شکرت بالاخره پیداش کردم!!
ددسام: خانم آخه این به چه دردی می خوره؟
ننسام: عزیزم، این وسیله اسمش "آندر کاپوچینو میکر" هست و برای اینه که کاپوچینو سازمون رو بذاریم روش.
ددسام: عزیزم! آخه ما کاپوچینو سازمون کجا بود؟!!
ننسام: خوب شد یادآوری کردی. اتفاقاً باید یه کاپوچینوساز هم بخریم.
ددسام: خانم. من الان دانشجو هستم و درآمدی ندارم. شکر خدا ایران هم که الان وضعیت شکلاتیه! برا همین رو خانواده هامون هم که نمی تونیم حساب کنیم. خانم... خودت می دونی من آدم خسیسی نیستم. چند سال پیش که وضعم خوب بود، یادته که... می رفتم ویترینی خرید می کردم. الان یک کم درک کن فدات شم.

۵ دقیقه بعد...

ننسام: عزیزم. این اسباب بازی باعث می شه هوش بچه بره بالا. خیلی برای سام لازمه. اینو باید بگیریم.
ددسام: چنده؟
ننسام: 70 دلار.
ددسام: عزیزم می خوام هوشش رشد نکنه! یعنی ما که یه قل دو قل بازی می کردیم منگول شدیم؟!! الان تو منگولی؟! خب نه دیگه... [عجب حرفی زدما!!]... عزیزم... خودت خوب یادته که چند سال پیش که وضعم خوب بود خروار خروار برا بچه اسباب بازی می خریدم. ولی الان متاسفانه شرایطش رو ندارم عزیزم.
ننسام ددسام رو می کشه کنار و بهش می گه: عزیزم... هی انقدر قدیما! قدیما! نکن... برا شخصیت خودت بهتره... چون هم من و هم مامانم یادمونه که قدیما هم هیچ گهی نبودی!