حرف دل ...

یک راست می رم سر اصل مطلب... این روزها حرفهای زیادی دوستان بهم زدن که دوست داشتم نظرم رو در موردشون بگم....
چیزی به انتخابات نمونده...
بیاین ایران رو، خانواده هامون رو، دوستانمون رو و هر چیزی که در ایران برامون ارزشمنده از دست این مرد نجات بدیم.
شاید می گین که ای بابا! این حرفها چیه؟ اینها که آخرش تو رای ها دست می برن و ...
باید در جواب بگم. بله. این هیچ دور از ذهن نیست. خریدن رای و یا دست بردن در رای ها قبلاً هم پیش اومده. حتی اگه یادتون باشه کروبی دوره ی قبل هم بهش اعتراض کرد. ولی اینو هم یادمون نره که اگر یک حضور یکپارچه داشته باشیم دست بردن فایده ای نداره. هیچ وقت دوم خرداد رو نباید یادمون بره. وقتی ۲۰ میلیون نفر به یک کاندیدا رای بدن چاره ای جز قبول کردنش ندارن. یک لحظه فکر کنید. تجسم کنید. ۲۰ میلیون رای برای یک کاندیدا... هیچ کس توان انکارش رو نخواهد داشت.
شاید می گین اینها همه مثل هم هستن. همه از زیر ذره بین شورای نگهبان رد شدن.
نمی شه اینو به این شکل قاطعانه گفت. چرا که به طور قطع مثلاً خاتمی با احمدی نژاد تفاوت داره. موضوع اینه که الان در ایران دسته ها و احزابی بوجود اومدن که دیدگاههای متفاوتی دارن و در بعضی موارد کاملاً با هم فرق دارن. و اصولاْ امکان رد صلاحیت همه شون نیست چون قسمتی از قدرت در اختیارشونه. و اصلاْ آیا از نظر خود شما دولت احمدی نژاد با خاتمی یکسان هست؟ به خروجیشون نگاه کنین. خروجی دولت خاتمی و احمدی نژاد رو مقایسه کنین. تفاوت شگرفی است.
شاید بگین که با رای ندادن می خوایم بهشون نه بگیم!
آیا همه ی مردم انتخابات رو تحریم خواهند کرد؟ حتی اگه نیمی از واجدین شرایط هم نیان بازهم اتفاق خاصی نمی افته. مگه در کشورهای دیگه چند درصد پای صندوق میان؟ در ضمن شما به کی می خواین نشون بدین که مخالف هستین؟ هر کسی که باید بدونه می دونه. فکر می کنین خیلی از مسوولین نظام که می خواین بهشون نه بگین نمی دونن؟ نکنه نشستین آمریکا بفهمه که شما مخالفین و بیاد حمله کنه و ...؟
یک کم منطقی باشیم. شما نمی تونین همه رو متقاعد کنین که پای صندوق نرن. پس عده ی زیادی می رن و یک عده هم که اصولاً طرفداران جناح حاکم هستند تحت هر شرایطی پای صندوق خواهند بود. فقط از جناح اصلاح طلب هست که تعدادی مثلاً انتخابات رو تحریم می کنن و عملاً کمک به پیروزی جناح راست و احمدی نژاد می کنن. در واقع اینکه شما رای ندین با اینکه به احمدی نژاد رای بدین تفاوتی نداره. خنده ام گرفت وقتی چند تا وبلاگ رو دیدم که نوشته بودن ما با تحریم انتخابات به جمهوری اسلامی نه می گوییم!! در جواب باید بگم. اونها هم نه شما رو شنیدن!!!!! حالا که چی؟ بشینین و چهار سال دیگه احمدی نژاد رو روی تصویر تلویزیون ببینین و حرص بخورین.
در ادامه شاید بگین اصلاً به موسوی یا کروبی رای دادن چه فایده ای داره؟ آخرش که همه سر و ته یک کرباسن.
برای هر تغییری زمان لازمه. من یک واقعیتی رو می خوام بهتون بگم. ایران صدها سال زیر یوغ حکومتهای استبدادی بوده. اینو که قبول دارین؟ خب... حالا یک انقلابی کردیم. آیا انتظار داشتین یک شبه همه چی عوض شه؟ مسلماً این امکانپذیر نیست. چون خود ما مردم به این وضع عادت کردیم. استبداد در خون ماست. اینو بارها در ایران شنیدیم که می گن ایرانیها باید چوب بالای سرشون باشه! اینو خودمون می گیم و کاملاً هم درسته. این نسلهاست که در ژن ما رفته، وارد ضمیر ناخودآگاهمون شده و پذیرفتیم. یا اینو بارها شنیدیم که ایرانیها در کار گروهی خیلی ضعیف هستن. چون همیشه یکی باید رئیس باشه بقیه هم نگاه به دهن اون کنن. اینها همه جزئی از وجود ما شده. چون صدها سال نرم نرمک خمیرمون اینجوری شکل گرفته. ما معتاد به استبداد یا مشابه اون هستیم. باور کنین اگر همین امروز دموکراسی کامل در ایران برقرار بشه خود ما مردم ایران از بین می بریمش. وای از روزی که انسان به چیزی عادت کنه. نگین نه. اصلاً یک مثال ساده. شما اگر تا امروز ساعتتون رو به دست راست می بستین همین الان به دست چپ ببندین و یا برعکس... اگه تا الان روی دست چپ بود ببندید روی دست راست... خیلی سخته. نه؟ اذیت می شین؟ بله... این که خیلی چیز ساده ای بود. حالا اینو در نظر بگیرین که صدها ساله که ما داریم در جامعه ای اینگونه زندگی می کنیم پس نمی شه یک شبه همه چیز رو عوض کرد. ولی امثال خاتمی، کروبی، موسوی، نوری، کرباسچی افرادی هستند که می تونن این زمینه رو برای تغییر ایجاد کنن. اونهم نه یک دفعه. کم کم. جامعه امروز ایران آمادگی پذیرش دموکراسی مطلق رو نداره. ولی این تغییرات به سمت ایده آل رو می شه کم کم بوجود آورد. نمی شه از خاتمی ها انتظار داشت یک شبه همه چیز رو تغییر بدن. اگر هم چنین کنن اصولاً پایدار نخواهد بود و به زودی از بین خواهد رفت. ما با خاتمی ها ذره ذره در این مسیر جلو می ریم و یکی یکی از جناح قدرت امتیاز می گیریم. آیا آزادی های دوران خاتمی رو می تونین با محدودیتهای دوران احمدی نژاد یا سایرین مقایسه کنید؟ مسلماً نه.
پیمودن این مسیر نیاز به سالها ایستادگی داره.
تو که خودت رو فرزند کورش می دونی...
آیا از کاری نکردن و دست روی دست گذاشتن چیزی عوض می شه؟
با کنار کشیدنت می خوای سرزمین کوروش رو احیا کنی؟
بیاید دست به دست هم بدیم و با یک نه به احمدی نژاد یک گام در این مسیر جلوتر بریم.
بیاید بار دیگه نشون بدیم که ما هستیم که تعیین می کنیم کی باید بیاد و کی باید بره.
بیاید به دروغها، به آمارسازیها، به تحقیرها و توهین های دولت نهم نه بگیم.
بیاید به کردانها، به فاطمه رجبی ها، به شریعتمداریها نه بگیم.
نذاریم این چهار سال بازهم تکرار بشه.
نذاریم یک اقلیت برای اکثریت تصمیم بگیره.
آیا می تونین چهار سال دیگه تصویر احمدی نژاد رو روی صفحه ی تلویزیون ببینید؟
آیا می تونین چهار سال دیگه مزخرفات امثال فاطمه رجبی رو توی سایتها و خبرگزاریها تحمل کنید؟
آیا می تونین چهار سال دیگه بی آبرویی ایران رو در سراسر دنیا ببینید؟
آیا می تونین چهار سال دیگه اخبار زندانیان سیاسی و دانشجویان دربند رو بشنوید؟
چهار سال تمام منتظر چنین روزی بودیم...
با انتخابات آشتی کنیم و دوم خرداد دیگری بسازیم...