پدرسگ!
ددسام خیلی بابای خوبیه و وقتی که عصبانیه به من چیزی نمی گه. حتی بعضی وقتها هم که خیلی خیلی عصبانی می شه باز هم به من چیزی نمی گه و فقط به خودش بد و بیراه می گه.

سام لحظاتی پیش از انهدام موبایل!
مثلاْ امروز که گوشی موبایلش رو کوبیدم به دیوار و به چند قسمت مساوی تقسیم شد در اوج عصبانیت به خودش می گفت سگ. نمی دونم چرا؟ شاید چون گوشی محکمتری نخریده بود به خودش حرف بد می زد. خلاصه ما امروز تو خونه یک سگ داشتیم و من امروز پدرٍ سگ داشتن یا پدرسگ بودن رو تجربه کردم.
+ نوشته شده در 20 Nov 2008 ساعت 18:39 توسط سام
|